شیرین کاریهای مهرسا
بابایی مهرسا آرزو داشت یه روز دخترش بزرگ شه و بهش بگه بابایی کنترل و بیار و دخترش بره و کنترل و بیاره حالا بابایی به آرزوش رسیده و بابا میگه:مهرسا بابایی کنترل و بیار ومهرسا بدو بدو میره و کنترل و میاره و به باباش میده و بابا 2باره کنترل و میندازه کنار و میگه بابا کنترل وبیار وباز مهرسا کوچولو بدو بدو میره و کنترل و میاره......و بابایی کلی حال میکنه ...
نویسنده :
مامان مهرسا
0:20